samedi 28 février 2015

معتاد معروف و مشهور لس آنجلس چهار سال است که اوشتا اوشتا میکند و بجای پاسخگویی به خدمت دیرینش به صدام حسیم و ملاهای رنگارنگ از تهران تا لس آنجلس به استاد هتاکی و توهین میکند و فریاد میزند هرکس به محمد و علی چپ نگاه کند دهنشو خورد میکنم این شارلاتان بیش از ده بار در امریکا بجرم دزدی و اعتیاد و ضرب شتم مردم زندانی شده است


ده پرسش از کسیکه جز دشنام و توهین و  اعتیاد و تکرار چند جمله چیز دیگری نمیداند وسی سال است که به عالم و آدم بد میگوید و از همه پرسش های واهی میکند!!
پس از چهار سال پاسخ سیاوش اوستابه مسعود امینی دوست سی ساله که از پشت و رو خنجر زد
ده پرسش سیاوش اوستا از مسعود امینی
ماموریت تو چه بود که براییک شب به پاریس آمدی ولی ماندگار شدی؟
مگر خودت نگفتی کهبا بچه های سپاه و اطلاعات  که هم محلیهای قدیمی تو هستند هم خانه شده ای؟
جریان شال فلسطینی خامنهای و کمپانی تو در جاسوسخانه رژیم چه بود؟
چطورشد که ناگهان از نامسلمانی مسلمان شدی و علی پرست؟
هزاران هزار دلار را چهکسانی و چرا در پاریس بتو پرداخت کردند؟
چرا رضا معاون را درپاریس کشتند؟
چرا دوست کودکی تو فاش ساخت  که تو از جازیست بودن بخاطر زن بودن خواهرت یکشیه شاعر شدی؟
دلیل مسمومیت من چه بود؟و چرا بجای همراهی کردن من به بیمارستان تو مرا تنها رها کردی و گریختی؟
فحاشی تو بمن برای من یک افتخار بزرگی است بدین رو چهار سال جوابت را ندادم
مسعود جان به انسان معتادی که ناموسش را به مواد می فروشد نمیتوان اعتماد کرد
آقای نادر رفیعی تلویزیون امیدایران
آقای جلیل مرتضوی یو اس ایران تیوی
آقای سعید بهبهانی میهن تی وی
با درود فراوان و مهر بسیار

     
در چند سال اخیر در چند برنامه ایکه از تی وی شما پخش شده است مسعود امینی چند بار نام من را آورده و یکسری لاطا ئلات و مزخرفات و سخنان نادرست و توهین آمیز و دروغهایی را بزبان آورده است بدون اینکه شما به او تذکری بدهید.
بعنوان کسی که چهل سال است نویسنده و سی سال است که پاسخور رادیو و تلویزیون هستم از آنچه گذشته است تعجب کردم؟ که چگونه مسعود امینی را که همه شما خوب میشناسید و سی سال است که شاهد فحاشیها ودروغ پرداریها و اتهامات ناموسی فراوانش به همکاران خود شما و جامعه هنرمتدان بوده است را بسان حیوانی دیوانه آزاد گذاشته اید که هر چه میخواهد بگوید؟ مگر تا کنون به همه دوستان فدیمی خود دشنامهای رکیک ناموسی نداده است؟ و اهانت به زن و دختران آنها نکرده است؟ و این فرد مدعی شاعری که نمیتواند شعر را درست بنویسد جز فحاشی سخنی گفته و میگوید که رسانه شریفه خود را با دشنامهای او آلوده فرموده و حق پاسخگویی را نیز نادیده بگیرید؟
مسعود امینی انسان معتاد و بی آبرویی که بخشی از عمرش را در زندانهای امریکا و بقیه اش را در سرخوشی اعتیاد و تشویش آفرینی بین هنرمندان و اصحاب رسانه  گذرانده است را شما امکان بدهید که هر دروغی را و هر تناقضی را و هر توهین ناموسی را روی آنتن شما بزبان بیاورد؟
این معتاد دروغگوی فحاش که سی سال استک ارش باجبگیری و توهین است بیاید و روی آنتن شما هر اتهامی را بزند و هر دروغی رابگوید ؟ بویژه اینکه خودش اعتراف میکند که جمهوری اسلامی در ساختمان جاسوسخانه ایران ایر در خیابان شانزه لیزه پاریس با پاسپورت امریکایی  اش برایش شرکت استودیو تک و تلویزیون باز کرده اند و چند ماهی که در پاریس بوده است با وزارت اطلاعات هم خانه و هم اوفیس بودهاست و بجای پاسخگویی به این خودفروشی ها بمن که آنطرف خیابانم اهانت میکند و دروغ میبافد؟و شما گوش کرده و از کنارش میگذرید بدون اینکه بعنوان پاسخور یک تریبون جلوش رابگیرید؟ کجای دنیا دشنام و اتهام و افترا بستن به آدمهای زنده را برنامه رادیو وتلویزیونی میخوانند؟ در آمریکا مهد آزادی؟ شما یک بیماری که معرف حضورتان هست را اینگونه رها میکنید؟  مسعود امینی از دهسال پیش با آقای حمید ذاکری که مدیر سابق اطلاعات و پناهنده به غرب میباشد رفیق بوده است و بارها با او در تلویزیون مردم در برابر دریافت پول  مصاحبه ها کرده بود و خود شما بهتر از هر کسی آگاه هستید که بویژه در لس آنجلس کسی یک دقیقه از آنتنش را مجانی در اختیار کسی نمیگذارد؟
مسعود امینی پس از استفاده از تریبونها به همان صاحبان همان کانال ها یعنی به ولی نعمتهای سابق خود دشنام داده است تا جاییکه در فحاشی وتوهین و افترا وارد حریم ناموسی آن عزیزان شده و به زن و دختر و منشی و کارمندان آنها دروغ ها بسته و اهانتها کرده است
  شما بهتر از هر کسی میدانید که مسعود امینی تاکنون کلاه بانوان بسیاری را برداشته است و به بهانه خواننده کردن آنها آنان راتهیدست کرده است . من شکوایه های هفت تن از این عزیزان را در اختیار دارم
همه حرفهای سراسر دشنام سی ساله او به شخصیتهای رسانه ای و هنرمند ایرانی  یک نوار و دیسک تکراری چند دقیقه ایست سرشار از دشنام و ناسزا و دروغ و افترا بدون هیچگونه سخن مفهوم وسندی و تا کنون چند مدیر رسانه بخاطر او به د ادگاه رفته و رسانه هایی چون تلویزیون مرکزی به پاسخوری جناب آقای مقدم تعطیل شده است
... باری چون سخنان این معتاد چاقوکشو بی آبرو (که همه پرونده ها و بازداشتها و زندانی شدن هایش در امریکا برای همین لات بازیها و تهدیدهایش بوده است) در همه جا یکسان میباشد من پاسخی را که برای آقای جلیل مرتضوی فرستادم و تلویزیون آقای مقدم که به همین خاطر بسته شد برای شما  می فرستم تا به اندازه پخش دشنامهای این معتاد آنرادر تی وی خود  دستور پخش بدهید؟
و همینجا به رسانه های عزیز ابلاغ کرده و اطلاع میدهم که در صورتیکه این شارلاتان شناخته شده بخواهد نوار و دیسک تکراری خودش را جایی دیگر تکرار کند ما مستقیما به دادگاههای امریکا شکایت را علیه رسانه مربوطه تقدیم خواهیم کرد ولی هیچ خوش ندارم که رسانه ای حتی تلویزیون مرکزی به مدیریت آقای مقدم که با شعار یا علی فریب این شارلاتان را خوردند و بسته شدبسته بشود
با سپاس ار مهرتان
چرا و چگونه مسعود امینی دوست قدیمی یکشبه مسلمان و فلسطینی و پیرو خامنه ای و رفسنجانی و صاحب کمپانی در جاسوسخانه ملاها درپاریس شد؟
چهار سال است که امینی دو سئوال را از ما مطرح میکند
نخست اینکه او از ما پرسید تونی کیست ما چند بار تلفنی یه او جواب دادیم 
دوم اینکه چگونه ما در داخل زندانها با مخالفان رژیم
اسلامی مصاحبه کردیم؟
 در اینجا پاسخ
به این دو پرسش را میخوانید

 اما خواهید دیدکه مسعود امینی همچنان به دشنام پراکنی های خود  ادامه خواهد داد زیرا برای اینکار ماموریت داردو از طرفی عادت سی ساله او میباشد که هز از چندی به شخصیتی بتازد و فحاشی کند ومدعی داشتن پرسش باشد تا به این بهانه آنتنی پیدا کند و خودی بنمایاند و مواد یکماه یا یک هفته آینده اش را تامین کند
.. آقای مسعود امینی درآمریکا مورد شناسایی همه هست هر از چندی نامی را علم میکند و طرح پرسشی که این کاراو نوعی شارلاتان بازی است تا بتواند فرصتی بیابد و تریبونی بدست بیاورد و به کسانی اهانت کند تا آنها برای پایان دادن به فحاشی ها و دشنامهایش صد دلار بگذارند کف دستش کاری که اکنون در لس آنجلس با چند نفر میکند  این شیوه باج گیری او در سی سال گذشته در امریکا بوده است که با آمدنش به پاریس و هم خانه و هم اوفیس شدن با ماموران جمهوری اسلامی که برایش شرکتی نیز بنام استودیو تک در طبقه بالای ایران ایر زدند تا با نام و پاسپورت امریکایی او پولشویی کنند و از تحریم ها بگذرند و خود او یک بار هم از این شرکت استفاده نکرد اما رژیم بهره اش را از پاسپورت امریکایی او برده است 
 ادامه یافت... مدارک شرکتش که در ساختمان ایران ایر پاریس توسط سپاه و اطلاعات برای پولشویی ساخته شد را در پایین ببینید  جالبی قصه درآنجاست که این آقای مسعود امینی باج بگیر و فحاش و شارلاتان لس آنجلسی که درهمکاری تنگاتنگ با رژیم بوده است و خودش در دهها برنامه تلویزیونی اعتراف کرده است که بچه های سپاه که به او امکانات داده اند هم محلی های او بوده اند و انسانهای وطن پرست و خوبی هستند 

 برای تکمیل ماموریتش در امریکا چهار سال است که دو پرسش قلابی رد گم کن مطرح میکند و به  سیاوش اوستا توهین میکند در این مختصر ما ضمن پاسخ دادن به این شارلاتان اسنادی را بنمایش میگزاریم که مدت سی سال امینی کمکهای فراوانی از کلاه سرش و کت و شلوار و تلفن و شام شبش را از کسانی گرفته است که چندی بعد به آنها تاخته است در عکسهایی که در این سند می آید شما بخوبی می بینید که چگونه  پس از سالها در آغوش مهدی رفسنجانی و پدرش و سپاه و وزارت اطلاعات و خامنه ای رفته و شال فلسطیی سید علی خامنه ای رابه گردن انداخته است و در رسانه ها ی لس آنجلسی که خود مسعود امینی آن رسانه هاو مدیران آنها  را وابسته به اسلام سیاسی وجمهوری اسلامی میداند بما دشنامها داده است
   
مسعود امینی از نشان فروهر به سینه تا شال فلسطینی خامنه ای به گردن چه ماموریتی را دنبال میکند؟

1.             در تابستان سال 2011 ایشان از آمریکا تشریف آورده بودند لندن و بمن زنگ ردند و فرمودند که میخواهد بیاید پاریس من عرض کردم چون شرایط من بگونه ایست که نمیتوانم مثل سفر سابق در خانه از ایشان پذیرایی کنم برایشان هتل میگیرم پرسیدم چند روز پاریس می مانید گفت یک شب و من 5 شب هتل ایشانرا دادم و بعد گویا ایشان مایل به ماندن بیشتر بود عرض کردم چون این هتل گران است و من امکان مالی ندارم به هتل یا مسافرخانه شادروان رضا معاون برود شادروان رضامعاون با اغوش باز استقبال کرده و خودش به ایشان زنگ زد و دعوت کرد و ایشان رفت  و  فقط چمدانش را گذاشت و شب آنجا نخوابید  من به آقای مسعود امینی روی تلفنی که خودم برایش خریده بودم زنک زدم وایشان جایی دیگر بود
2.            بعرض میرسانم که بمحض ورود آقای امینی به پاریس من و خانواده به استقبال ایشان رفته و چون ایشان یک دلار درجیب نداشت  در همان ایستگاه قطار برایشان از یک دکان پاکستانی تلفن خریده و ایشان را به هتل برده و هزینه هتل را نیز پرداخت کردیم فردای آن روز آقای مسعود امینی به دفتر من آمده و گفت یکی از دوستان و بچه محلهای قدیمیش را که تو خرید لوازم هواپیما و غیره هست را در رستورانی در خیابان شانزه لیزه  پیدا کرده و ایشان برایش روبروی دفتر من در خیابان شانزه لیزه آفیس باز کرده و برایش یک آپارتمان کرایه کرده است لازم بیاد آوریست که ما در 66 خیابان شانزه لیزه هستیم و درست روبروی ماآنطرف خیابان ایران ایر میباشد و طبقه بالای آن خانه ایران وابسته به سفارت جمهوری اسلامی بوده است که در پی اقداماتی که مربوط بههمین پروند و پولشویی و عبور از تحریمها و جاسوسی رژیم میشده است  امروز بسته شده است و فقط ایران ایر وجود دارد
  جمهوری اسلامی شرکتی هم برای آقای امینی تاسیس کردند برای تولید نوار و سی دی و واردات و صادرات و چند باری که آقای مسعود امینی به دفتر من آمد اسکناس های 500 یورویی نشان میداد و میگفت من با هم محلیهای قدیمی خودم هستم و میخواهند بیایند ترا ببینند من از آقای مسعود امینی خواهش کردم کسی راپیش من نیاورد و ایشان نام تونی را چند بار آورد اما من  نمیدانستم که این آقای تونی کیست؟ امروز مسعودامینی مدعی است که ایا تونی همان حمید است اما من تونی نامی را ندیده بودم و نمی شناختم و همه اینها اسامی رمز او میباشد با اطلاعاتی ها رژیم  البته آقای حمید ذاکری را میشناختم که از مدیران سابق وزارت اطلاعات بود و از آنها جدا شده بود و در خارج از کشور علیه نظام فعالیت میکرد و آقای کنت تیمرمن نویسنده مشهور امریکایی که از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی ایران میباشد  روزی که  در پاریس به دفتر من آمد ایشان را تایید میکرد و من نیز یک مصاحبه تلویزیونی با ایشان انجام دادم که در این مصاحبه ایشان اعتراف میکند که بدستور آقای رفسنجانی که فامیل ایشان بوده است قصد کشتن آقای خامنه ای راداشته است که جریان لو میرود و ایشان از ایران فرار میکند و تا به امروز او در صف مخالفان رژیم است ... اما اسامی جدیدی که آقای امینی میگفت را من نمیشناختم ونمیدانستم چه کس و کسانی هستند و کلا چون مسعود امینی در آغوش رزیم بود من بهحرفهایش بهایی نمیدادم و هرگاه نزد من میآمد منتظر بودم که زود خارج شود زیرا که او وارد کمپ دشمن شده بود و علنا و با افتخار از آنجا تغذیه میکرد  و در صورتیکه من کسیر ا از میان رابطان ودوستان اسلامی او نمیشناختم  بعکس او همهآنها را از کودکی میشناخت و  خود ایشان میگفت که این بچه های سیاه هم محلی های قدیمی ایشان هستند و میخواهند بهش کمک کنندتا کمیانی و تلویزیون و مغازه بزند و حتی قیمت مغازه ها را نیز از من می پرسید ازطرفی من بعنوان کسی که زیر پوشش امنیتی پلیس فرانسه بوده و هستم وقتی دیدم آقای مسعود امینی در ساختمان خانه ایران دفتر باز کرده است و آدرس آنرا هم منتشر کرده ودر خانه همانها هم زندگی میکند دیگر برای من انسان مورد اعتمادی نبود لذا وقتی به دفتر من میآمد هرچه میگفت از گوشی میشنیدم و از گوشی بیرون میکردم و افسوس میخوردم که او هم از دست رفت و بارها به او گفتم که رژیم همه را خریده است و همه برای او کار میکنند و بسیار برای تو متاسفم و پرسشهایش و حرفهایش برای من مثل سابق نبود و بخودش گفتم بد جایی رفته ای .
خود آقای امینی با آنها زندگی میکرد ورستوران میرفت و روزانه پول میگرفت که حتی گفت یکروز 1500 یورو از جیبش زده اند وبارها شماره حساب من را میخواست تا دوستانش برایش پول بحساب من بریزند که من دیگراحساس کردم که باید با دوست قدیمی و عزیز خودم مسعود امینی برخورد محتاطانه ایبکنم البته حرف و سخن بسیار است فقط همین پرسشی را که آقای امینی مطرح فرمودند رامن بشما پاسخ دادم که عینا بخوانید و شکی ندارم که آقای امینی همه این حرفها راتایید خواهند کرد
           نکته دومی که آقای امینی پرسیدند مصاحبه های من با زندانیان سیاسی از قدیم تا به اکنون بوده است وصرفا  مصاحبه های ما  به دو تا برنامه با ایشان  در انتخابات 88  محدود نمیشود این مصاحبه ها با داخل از وقتی شروع شد که رفسنجانی رییس جمهور بود و هر گونه مصاحبه ای با  دولتمردان جرم ود اما ما شروع کردیم به مصاحبه با شادروان داریوش فروهر و مهندس بازرگان و خانم خامنه ای و دکتر یزدی و  با منوچهر و اکبرمحمدیها و تبرزدیها و زارع زاده ها و آیت الله بروجردی و خزعلی و دکتر عباسپالیزدار مصاحبه های فراوان کردیم و هرگاه مصاحبه ها پخش شد مدت زندانی آنها بیشترشد و به سلولها ی انفرادی منتقل میشدند و اذیت بیشتر میشدند که خود این عزیزان درمصاحبه هایشان بارها گفته اند که انجام مصاحبه های ما  برایشان هزینه های سنگینی داشته است اما با میلو رغبت خودشان اینکار را کرده اند  
           من گمان نمیکنم که مسعود امینی تا این حد نادان باشد که نداند  رژیم تا کنون هزینه های زیادی رفته است تا چگونگی انجام این مصاحبه ها را برای وزارت اطلاعات بداند که من از باز کردنش معذور هستم اما تکنولژی مدرن راما همیشه در سرلوحه کارهای خود داشته ایم و انسانها و یارانی که تا پای جان رفته اند و مسعود امینی یا خودش را خیلی ساده مینمایاند یا شنوندگان را نادان میپنداردکه چگونگی یک نبرد و مبارزه تشکیلاتی و منظم و نفوذ به زندانهای رزیم را کدامین ابلهی می آید و در رسانه ها عمومی کند؟ و شخص شما بعنوان یک ژورنالیست حرفه ای ومستقل و آزاد بهتر از هر کسی میدانید که در تمامی جهان شیوه های عمل روزنامه نگاری کاری است پنهان و محرمانه که حتی در دادگاهها نیز نمیتوانند منابع را فاش کنند؟
جناب آقای جلیل مرتضوی عزیز دو پاسخ دیگر برا ی سخنان خود شما که در همان برنامه   دوست قدیمی مطرح کردید   اول اینکه من همان حسن عباسی قدیم هستم که از 40 سالگی نام سیاوش اوستا رابرگزیدم و دقیقا همچنان مجتهد و اسلام شناس لاییک و خردگرا و سکولار و پاسخور انجمن همبستگی نوزرتشتیان هستم و زبان عرب و قرآن را خوب میشناسم و بهمین خاطر است که معتقد هستم که بنام اسلام نبایدحکومت کرد و ما ایرانی ها هرگز مسلمان نشده ایم و فرهنگ پیش از اسلام ما قوی تر وغنی تر میباشد
 نکته پایانی اینکه  با مهر یزدان پاک و اهورامزدای بزرگ ما همچنان در 66 خیابان شانزه لیزه روبروی ایران ایر هستیم اما خودتان بهتر میدانید که امروز بازار فروش کارهای ویدیو و موسیقی و کتاب  کلا خراب شده است و ما بیشتر به همان تلاشهای فرهنگی و رادیو تلویزیونی پارسی و فرانسوی سرگرم هستیم از طرفی بخاطر مسایل امنیتی دوستان با قرار قبلی باید بدبدن ما بیایند

  خواهش میکنم درود منرا به دوست قدیمی آقای مسعود امینی برسانید و امید وارم از اینکه پاسخش را دادم خوشحال شده باشد و دست از دروغگویی ها و فحاشی هایش بردارد و خود ایشان جریان مسمومیت منراکه هنگام رفتن به بیمارستان ایشان با من بود و آن آخرین دیدار بود را خوب شرح بدهد و شما و ایشان همیشه تندرست باشید با سپاس از شما 

 سیاوش اوستا
پاریس
هجدهم فوریه 2015 برابر با  بیست بهمن ماه سال 7036 آریایی میترایی
 
پس از اینکه این پاسخ را آقای جلیل مرتضوی و خود سیاوش اوستا با ایمیل برای مسعود امینی فرستادند   چنانچه پیشبینی شده بود آقای مسعود امینی نه تنها تشکر و سپاسگزاری و توبه نکرد که فحاشی های خود را دنبال کرد

قابل توجه عزیزانی که تریبون در اختیار ایشان میگذارند  اینست که این فرد بحث علمی نمیکند سخن منطقی نمیگوید بلکه تو 
هین و افترا و فحاشی میکند و این مسئله میتواند برای رسانه ها مشکلات حقوقی ببار بیاورد زیرا که مثلا میگوید فلانی فلانی راکشته است
یا اینکه میگوید بی همه چیزهای بی شرف بی ناموس و یا اینکه بدروغ حرفهایی را از طرف کسانی دیگر که حی و حاضر هستند برای اختلاف افکنی بین دوستان عربده میزند که تکرار این حرفها در شان هیچ رسانه ای نیست


پس از اینکه مسعود امینی بمدت سی سال همه عالم و آدم را بخاطر داشتن یک تریبون با پرسشهای مسخره به مناظره دعوت کرده است و بهمه هتاکی و فحاشی ناموسی کرده است اینک چند پرسش از خود ایشان

در رابطه با اقامت چند ماهه مسعود امینی در پاریس  سیاوش اوستا پرسشهایی را مطرح کرده است که امیدواریم مسعود امینی یکایک این پرسشها را  بدون عصبانیت و دشنام و توهین و شارلاتان بازی کتبا پاسخ بدهد زیرا اولا نمیخواهیم که دیگر بار ایشان به بهانه پاسخگویی به این ده پرسش مزاحم تلویزیون یا رادیویی بشود
دوم اینکه میخواهیم با دیدن خط ایشان و با دیدن انشای ایشان مردم دریابند که سواد خواندن و نوشتن این شخص تا چه انداره میباشد

این دفتر ایران ایر میباشد در شماره 63 خیابان شانزه لیزه پاریس در گوگل دفتر ایران ایر در پاریس را جستجو کنید 63 خیابان شانزه لیزه را بشما نشانمیدهد

مسعود امینی دوست قدیمی یکشبه مسلمان و علی پرست شده ای و با افتخار چفیه فلسطینی به گردن داری
شما دو تا پرسش را چند سال بود که بهمراه کلی دروغ و اتهام و دشنام مطرح میکردی و جواب میخواستی   هر چند من چند بار تلفنی پاسخت را داده بودم اما ادامه کار تو بجهانیان ثابت کرد که  مشکل تو دو پرسش نیست بلکه تحریک شده ای تا وظیفه خرابکاری دیرین خود را در میان بزرگان ایرانی دنبال کنی  

اما دوباره تاکید میکنم که پرسش دوم تو کاملا اطلاعاتی امنیتی میباشد منظورم چگونگی مصاحبه های من با زندانیان سیاسی میباشد  چون رژیم جنایتکار اسلامی حاکم برایران  طی سالها میلیونهادلار هزینه رفته تا چگونگی انجام این مصاحبه ها را بفهمد آنگاه تو میخواهی که ماهمه  پروژه ها و برنامه ها نفوذیها و چگونگی انجام آن کارهای بزرگ را در انظار عمومی افشا کنیم تا رژیم ضد بشری یکسری را در ایران بازداشت و زندانی و اعدام کند ؟

تو خودت بیست سال است که شاهد این مصاحبه ها بوده ای و بمدت یکسال هم خودت بمن زنگ میزدی و خواهش و تنی میکردی تا در برنامه ها این مصاحبه ها را پخش کنیم چطور در تمامی  طول آنسالها نه تنها چنین پرسشی در ذهنت  پیش نیامد که هر روز میخواستی کاری جدیدداشته باشیم؟ و همان مصاحبه ها را پیش از اینکه ماهواره و اینترنت باشد تو  در ده روزی نامه ها یت با افتخار باز پخش میکردی؟

حالا پس از سالها یکی از ماموریتهایی که  رژیم جنایتکار بتو داده است در آوردن اطلاعات در ان موارد است؟
خصوصا اینکه در آخرین ارتباط مستقیم آقای مهران عبد شاه مدیر تلویزیون برنامه ما را قطع کرد و پس از آن خودش روی خط آمد و طفلک اعتراف کرد که حرفهای ما برایش در داخل کشور اشکال ایجاد میکند؟

این ویدیو را ملت ایران هزاران بار دیده اند؟

البته مسعود جان باند کروبی و موسوی و رفسنجانی  و خامنه ای که ما بازیآنهای آنها را بهم زدیم تا آخر عمر فراموش نخواهند کرد؟ که ما با رزیمشان چه کردیم؟
اگر موسوی یا کروبی رئیس شده بودند جمهوری اسلامی برای دست کم پنجاه سال آینده در جهان مشروعیت میگرفت اما با بهم زدن بازی استعماری آنها پس از روی کار آمدن احمدی نژاد حتی بچه های خود آنها و بسیجی ها و سپاهی ها و حتی بخشی از اطلاعات   ضد رژیم شدند  و حتی محسن روح الامین و مصطفی غنیان که ازنزدیکان خامنه ای بودند در تظاهرات کشته شدند و این بیانگر آن است که رژیم تا قلب خودش دچار اشکال شد و تو مشخصا با استناد به ویدیوهایت آنموقع از اینکار خرسند بود و ده بار تو تی وی گفتی؟ اما حالا دنبال در آوردن اطلاعات برای رژیم هستی که ماچگونه تا داخل زندانهای رژیم تبهمار نفوذ کردیم؟ اطلاعاتی را که با شکنجه زندانیان و تهدید و مرعوب کردن ما و صرف هزینه های سنگین نتوانست بدست بیاورد را ما برای توفاش کنیم؟ که طی سی سال هرشب مداح یکی و دشنام دهنده به دیگری بوده ای؟ سالهارسانه های لس آنجلسی در راستای پروزه های امنیتی رژیم از خود تو بعنوان فحاش ومفتری استفاده ها کرده اند با هر رسانه ای که کار کرده ای پس از چندی با آنهادرگیر شده ای؟....  کارنامه تو ده دقیقه تکرار فحش توهین افترا و سند دارم سند دارم بوده است و فقط نام افراد را عوض کرده و میکنی......

حالا که من حواب ترا دادم بنوبه خود از تو  ده پرسش دارم

ماموریت تو چه بود که به پاریس آمدی یکشب بمانی ولی ماندگار شدی؟
پرسش نخست اینکه در سفرهای پیشینت به پاریس من ترا به خانه خود بردم و همانسال که اعتیاد سخت ترا دیدم دوستانه از تو خواستم تا به هتل بروی و سالها بعد که در تابستان 2011 از لندن بمن تلفن کردی و مایل به سفر به پاریس بودی و گفتی که فقط میخواهی یکشب بمانی و یک هفته در هتل ماندی و بعد هم میگفتی که میخواهی مقیم پاریس باشی!  چه دلیلی داشتی که از همان اول راستش را بمن نگفتی که ترا آورده اند که در پاریس بمانی؟

مگر خودت نگفتی که با بچه های سپاه و اطلاعات که هم محلیهای قدیمی تو هستند هم خانه شدی؟  
پرسش دوم وقتی ترا از هتل به مهمانخانه شادروان معاون منتقل کردم به چه دلیل چمدانت را آنجا گذاشتی و به خانه ای در شهر گرانقیمت نویی رفتی که خود تو بارها گفتی که بچه های سپاه و اطلاعات  که هم محلیهای قدیمی تو هستند  آنجا از تو پذیرایی میکنند؟
جریان شال فلسطینی خامنه ای و کمپانی تو در جاسوسخانه رژیم چه بود؟
پرسش سوم وقتی با مدارک در دستت از آنطرف خیابان شانزه لیزه شماره 63 ساختمان ایران ایر و جاسوسخانه ملاها با شال فلسطینی به گردن به اینطرف خیابان شانزه لیزه 66 و دفتر من آمدی و خوشحال بودی که بچه های سپاه واطلاعات و هم محلیهای سابقت برایت کمپانی استودیو تک انترناسیونال را باز کرده اند  آیا بتو نگفتم که مسعود مواظب باش ایران در تحریم اقتصادی میباشد و اینها با ساختن شرکت بنام کسانیکه پاسپورت امریکایی دارند از تحریم ها عبور میکنند؟ و آیا خود تونگفتی که خبر داری کی هستند و کلا شاید برگردی ایران و خود تو گفتی که  این بچه ها لوازم هواپیما و چه و چه میخرند؟ و حتی چند باردرخواست کردی که آنها را پیش من بیاوری گفتم نه؟
و برای ثبت در تاریخ من آمدم و روی صفحه فیسبوک تو نوشتم که تو آنطرف خیابان شانزه لیزه هستی و ما اینطرف؟
آنروز تو با افتخار روی صفحه فیسبوک و یوتوب و هر کجا نام شرکتت در پاریس رابا آدرس 63 خیابان شانزه لیزه که ساختمان ایران ایر و جاسوسخانه رژیم بود  منتشرمیکردی و بچه های سپاه و اطلاعات که از طریق پاسپورتهای امریکایی ایرانیها از تحریمها عبور میکردند را قهرمان ملی میخواندی حالا از من میپرسی فلانی کی بود؟ وهزار کار نکرده و ندیده را بمن نسبت میدهی و مرا غول قدرت معرفی میکنی؟ که میبایست از هر ریز و دزشت خود فزوشی ها و لاس زدنهای تو با ماموران رژیم با خبر باشم وآنها را بشناسم؟ به این صفحه یوتوبت نگاه کن و ببین و بیاد آر شرکت استودیو تک جنابعالی با دفترکارت در جاسوسخانه رزیم در پاریس و به مردم پاسخ بده فراموش نکنی که گفتم اگر سواد خواندن و نوشتن داری کتبا جواب بنویس اسکن کن من میدم برات تایپ کنند میخواهم که همه دستخط و انشای شاعر را ببیننند؟ و نمیخواهم مزاحم یک تلویزیون دار بشوی!! مفهوم شاعر قربانی عید فطر کعبه؟

این صفحه اصلی یوتوب آقای مسعود امینی میباشد بنام مردم تی وی که در اوت 2011 که با ماموران جمهوری اسلامی شرکت تجارتی تشکیل داده بود آدرسش  دقیقا در 63 خیابان شانزه لیزه می باشد داخل کادر زیر عکس مسعود امینی را بخوانید این صفحات همچنان در یوتوب تا پیش از اینکه ما قانونا از یوتوب خذفش را بخواهیم قابل دیدن می باشد
Mise en ligne le 22 août 2011 StudioTak-International   www.studiotak-international.com 63 av des CHAMPSELYSEES 75008 PARIS
در تمامی این ویدیوهای مردم تی وی اسم و آدرس کمپانی پولشویی و عبور از تحریمهای امریکا بمدیریت مسعود امینی قابل دیدن است شایان یادآوریست که این مردم تی وی امینی هیچ ربطی به مردم تی وی آقای سربی ندارد

چطور شد که ناگهان از نامسلمانی مسلمان شدی و علی پرست؟
پرسش چهارم روزهای اول ورودت به پاریس که باتو مصاحبه تلویزیونی کردم و همانجا تو اعلام کردی که دیگر مسلمان شدی و امام علی دوست و منتقدین دین را خوش نداری و با مشت دهن منتقدین به اسلام را با افتخار خورد میکنی و غیره تو  در آنروز ده یورو برای خرید سیگار در جیب نداشتی  وصبرنکردی که دوربین را خاموش کنم جلو دوربین گفتی پول بده بروم سیگار بخرم و بعد که برگشتی گفتی چند نفر در اروپا و کجا و کجا پول سیگار گرفتنت را دیده اند و من بتوگفتم چرا شتاب کردی و یک دقیقه برای خرید سیگار صبر نکردی؟ آیا مقصر این شتاب تو من بودم یا خودت که رفتی در فلان جا گفتی پول گرفتنت را من فیلم گرفته ام و  اطلاعاتی ها تو تهرون دیده اند؟
آیا این بی پولی تو  که را در جهان دیدند موجب شد تا رژیم تبهکار اسلامی در خریدن تو و پرداختهایش بتو تاثیری بگذارد؟

هزاران هزار دلار را چه کسانی و چرا درپاریس بشما پرداخت کردند؟
پرسش پنجم اینکه به محض ورودت به پاریس شماره حساب منرا خواستی و گفتی میخواهند  پول برایت بفرستند گفتم من شماره حسابم را نمیدهم بگو با وسترن یونین برات بفرستندگفتی رقمش بالاست و غیره و من چند بار تاکید کردم که وارد مسائل مالی نمیشوم بعدها  خودت گفتی که ده هزار و بیست هزار دلار  و چه  و چه برایت فرستاده اند ومیخواهی در پاریس مغازه بخری و غیره  آیا آن دوستان هم محلی های قدیمیت که درسپاه و اطلاعات کار میکردند همینطور محض رضای خدا به تو چند هزار چند هزار پول دادند و برایت خانه گرفتند و برایت شرکت تاسیس کردند؟
و حالا بعد از چند سال لاس زدن و هم خانه بودن با آنها تو از من میپرسی که فلانی کی بود؟ شارلاتانی  هم حد و اندازه ای دارد
 دوست قدیمی سی ساله که سی هزار خدمت به تو کردم؟ روزی که با چفیه و یاشال فلسطینی به دفتر من آمدی از تو پرسیدم این چیست؟
گفتی بچه ها از ایران برایم آورده اند تبرک آقای خامنه ای است . از تو میپرسم حالا که برگشتی امریکا چرا از این چفیه فلسطینی تبرک شده آقات خامنه ای استفاده نمی کنی؟ و چی شد که حالا به خامنه ای فحش میدهی اما از رفسنجانی ها و نوکران آنها در انگلیس و لس آنجلس وعربستان سعودی تجلیل میکنی؟ به این عکست در دفتر من نگاه کن و بگو دروغ است؟ چهارسال این عکس را خودت در صفحه فیسبوکت گذاشته بودی؟ و بجای جواب دادن به پاسخ ده روز پیش من 
 این عکس را عوض کردی؟ و آیا این عکس را در دفتر من نگرفتی؟ و آن کلاه سرت کلاه من نیست؟ و آن شلوار و لباس را من تن تو نکردم؟ خجالت بکش مسعود جان

چرا رضا معاون را در پاریس کشتند؟
پرسش ششم آیا خبر داری که همان شادروان رضا معاون که با آغوش باز از تو استقبال کرد وتو یک شب هم در هتلش نخوابیدی  و رفتی با بچه های سپاه هم خانه شدی چندی بعدکشته شد؟
دلیل مسمومیت من چه بود؟ و چرا بجای  همراهی کردن من به بیمارستان تو مرا تنها رها کردی و گریختی؟
پرسش هفتم آن روزی که پس از چند هفته بدفتر من آمدی و خوشحال و حتی رقصان بودی که دارن برات تلویزیون میزنند و همه آهنگها و ترانه هایت را به آنها فروخته ای مرا با حالت مسمومیت شدید بی حال و نالان دیدی و خندیدی؟ که اوشتا خوب میشی ناراحت نباش و پس از آنکه من خون استفراق کردم و نقش بر زمین شدم از پشت فیسبوکت برخاستی و همسرم با گریه گفت باید زود ببریمش بیمارستان و تو گفتی آری آری برویم بیمارستان  و تو بدون اینکه دست و یا زیر بغل  رفیق سی ساله ات را بگیری از دفتر باشتاب خارج شدی و رفتی و مرا خانمم به تنهایی و با سختی به بیمارستان نویی در چهار قدمی خانه تو رساند و خدا به سیاوش اوستا رحم کرد؟
  چرا تا بیمارستان مرا  همراهی نکردی رفیق؟  چرا از فردای آنروز توغیب شدی؟
چرا با دانش به همه اینها و وجود مدارک و اسناد مرتب در رسانه ها شارلاتان بازی راه می اندازی؟
دوست کودکی تو فاش ساخت چرا تو از جازیست بودن ناگهان بخاطر زن بودن خواهرت یکشیه شاعر شد؟
پرسش هشتم پس از اینکه از فرانسه به آلمان و بعد به انگلیس فرار کردی و از لندن ترا به امریکا دیپورت کردند چرا رفتی مرتب در تلویزیون جناب آقای مقدم نشستی و زیر نام وعکس امام علی مرتب دروغ گفتی و شارلاتان بازی در آوردی؟ پس از آنکه تلویزیون جناب آقای مقدم بخاطر تو بسته شد باز نزد آقای رفیعی رفتی و ادامه دیسک و نوار تکرارِی و من این آخرین حضورت را در نزد استاد جلیل مرتضوی دیدم و چون احترام خاصی  برای این ژورنالیست قدیمی و حرفه ای و روشندل و بینا دل قائل هستم گفتم پاسخ تورا بدهم تا ببینم آیا باز هم بهانه ای خواهی داشت؟
مسعود جان  برای زدن تلنگری به ذهنت که گذشته را بیاد بیاوری چند سال پیش یکی از همین دوستان بچگیت و هم محلی های قدیمیت که الان خیلی دوستش داری اما چند سال پیش نداشتی  در روزنامه ها نوشت و امضا کرد که ترانه های تو متعلق به خواهر نازنینت میباشد که در ایران است و چون بخاطر زن بودن  از کودکی امکان عرضه آنرا نداشته است  بتو میداده است و بهمین خاطر تو که سابق جازیست بودی جاز را کنار گذاشتی و شاعر شدی    و از سویی بخشی دیگر از ترانه های تو فاکسهای از ایران آمده کسانی  است که خود آن عزیزان توان  انتشار ش را در میهن ندارند برای تو فرستادند ازجمله ترانه بچه های تخت جمشید که من شاعر ش را در کرج خوب میشناسم و به توصیه من اشعارش را در سالهای گذشته یرای تو فاکس میکرد

مسعود امینی فکر این یکی را نکرده بود؟

 و برای اثبات این امر به سبک سی ساله خودت از تو میخواهم که بیایی جلو دوربین تلویزیون خودم و مستقیم بدرخواست موضوعی که مردم انتخاب میکنند یک شعر بگویی؟  آیا میتوانی؟

  آن ترانه معروف  من اولین قربونی عیدای فطر کعبه تم  را من دستنوشته شاعر اصلی ش را دارم که چون بدخط برایت فاکس شده بود تو اینگونه منتشر کردی و خواننده هم بدون توجه آنرا خواند که عید قربان چه ربطی به عید فطر دارد؟ تو که بچه مسلمون و خیابون فلان تهرون و اینا هستی که باید بهتر اینرا می فهمیدی؟   مسعودجان تو تا همین حد هم سواد نداری؟ این هم تقصیر من و دیگران است؟

فحاشی تو بمن برای من یک افتخار بزرگی است بدین رو چهار سال جوابت را ندادم
پرسش نهم مسعود جان دوست قدیمی تازه مسلمان شده؟شال فلسطینیت در امریکا کجا رفته است؟ من بارها بتو گفته ام که اگر اعتیادت راکنار نگذاری تو هر روز در دامی خواهی افتاد میدانم که هزینه اعتیاد بویزه اعتیاد تو بسیار بالا میباشد و برای همین مشکل تو سی سال است که به همه تاختی و به همه توهین کردی تا به مرادت برسی و البته من بسیار خوشحال هستم که دشنامهایت به من نیزرسید و مرا نیز از دروغها و شارلاتان بازیهایت دور نگذاشتی و این خود سعادتی است ومن سپاس پروردگار را بجای می آورم چون شنیده بودم که سالیان سال در لس آنجلس میگفتند که تو سگ من هستی که بروی  افراد می فرستم و با این کارنامه سه چهارساله فحاشی هایت بمن  جهانیان آگاه شدند که تو نمکدان سی ساله ما را نیز برای اعتیادت شکستی دیگر چه برایت مانده است؟ الا یک رزیمی که همه پلها را پشت سر خراب میکند که تو نه تنها پل و پله  که یک دستمال هم برای آنها نیستی؟ فکر میکنی هستی؟ نیستی برادر؟ 

مسعود جان به انسان معتادی که ناموسش را به مواد می فروشد نمیتوان اعتماد کرد
پرسش دهم مسعود جان تو فقط به همین عکسها نگاه کن و خجالت بکش که نمیکشی و خیال نکن مردم نمی فهمند همان جریان سگ است که به تومیگفتند درباره ارتباطت با من و من انسانیت را به کمال رساندم و چهار سال سکوت کردم و پاسخت را ندادم تا اینکه مطمئن شدم که انسان معتاد همه چیزش را به مواد می فروشد و غیر قابل اعتماد است و تن به هر کاری مید هد و هرگاه ارگانی و بخشی  از رژیم مافیایی و رنگارنگی که توسط استعمار و هزار ملا طوایفی اداره میشود و اینچنین ستمکار بر میهن ما حاکم است  بخواهد کسی را دراز کند یک لول پیش تو خواهند انداخت و افسانه تو ادامه دارد...
 اما... مسعود جان آیا آنگاه که خودت راجلوآیینه میبینی  خجالت نمیکشی؟

مسعود امینی پاسخ بدهد آن جوان خوش تیپ که مامور خرید لوازم هواپیما از طرف سپاه بود و در پاریس با شما بود و پولهایی که از طرف آقای ه ی از تهران و آقای خامنه ای از لندن که (بی نسبت با مجتبی خامنه ای نیست)  از طرف وزارت اطلاعات ایران برایت میآمد رو چه حسابی بود؟ و آن آدمهای نامریی که ده هزار و بیست هزار دلار برایت با وسترن یونیندر پاریس روان میکردند که بودند؟ و شرکت قلابی که با پاس آمریکایی برایت زدند چه کارهایی کرد؟ همان کارمندان وزارت اطلاعاتی که تو با آنها هم خانه بودی و خوب ازهویت آنها با خبر بودی و خوب پولهایشان را در پاریس خرج میکردی این عکسها را گرفته و  این جوان را مامور خرید لوازم هواپیما برای سپاه معرفی کرده اند و خود توشارلاتان در پاریس خوشحال بودی که بلیتت برنده شده است و به پول رسیده ای؟  و حتی ترانه هایی که تو پولش را ده بار ازخواننده ها و کمپانیها گرفته ای را به آنها فروختی؟ و امضا دادی تا در خدمتشان باشی؟  بعد از این همه هم آغوشی با یک رژیم تبهکار و منفور در جهان حالا پس از فرار از پاریس و دیپورت از انگلیس به آمریکا  باز میگردی و زیر شعار یا علی ماهها که نه چهار سال مرتب از تلویزیون مرکزی و پس ار آن امید ایران  و فلان و فلان میگویی  اوشتا اوشتا  و به فحاشیها و سخنان دیوانه وارت ادامه داده و قرشماربازی و شارلان بازی راه میاندازی؟ و روضه ننه من غریبم میخوانی؟ مسعود امینی به مردم بگو تو که صد دلار نداشتی دندانت را درست کنی هزینه سنگین اعتیادت را از کجا تامین میکنی؟ مگر خودت در پاریس بمن نگفتی تو در پروندههای قتل از جمله آقای حسین تکیه و نمیدانم چه دست داشتی؟ و هشت بار فقط به جرم تهدید کردن مردم به قتل بازداشت شده ای و مگر خودت نمیگفتی که در آمریکا زندان خانه دوم تو میباشد که کرایه خانه ندارد؟  مسعود جان خبر جدید خوب گوشاتو باز کن سوژه تازه    برای امنیت من دیده بودی  که کل پاساژ و  دفتر من زیر پوشش تلویزیونی بود  و برای امنیتم نه من که شرکتهای امنیتی همه این صحبتهای تو را ضبط شده دارند و داریم  آقای شاعر شارلاتان و در زمان محمدرضا شاه بزرگ نیز بجرم حمل مواد مخدر به زندان رفته بودی؟ من در پاریس از همه کثافتکاریهای تو بیخبر بودم وسی سال از راه دور به تو کمک کردم و با کسانیکه از توشاکی بودند صحبت میکردم ومشکلاتت را حل میکردم اما امروز دریافتم که به معتاد نباید نزدیک شد و امروز واقعا داریوش را با همه نقدهایی که قبلا کرده ام ستایش میکنم که در ترک اعتیاد مردمم تلاش میکند و مفتخرم که از بیست و پنج سال پیش با سرکار خانم آذر شیوا در پاریس گروه نجات هنرمندان معتاد را  تشکیل دادیم که امروز کمتر اعتیادی در جامعه هنری ایران در خارج ازمیهن دیده میشود.


مسعود امینی ما به پرسشهای چهارساله ات پاسخ دادیم حالا تو جواب این پرسشها را بده و بروجلو آیینه خودت راببین و خجالت بکش نمک نشناس از کودکی شنیده بودم که  به هرکسی میتوان اعتماد کرد الا به آدم معتاد  که میهن و رفیق سهل است  آدم معتاد ناموس خودش را هم میفروشد  کارنامه و بلند گوی سی ساله تو همین است و بس خجالت بکش چوب خدا صدا نخواهد داشت.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire